آیساآیسا، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

آیسا جوجو(✿◠‿◠)

دومین باری که فرشته کوچولوم به مشهد رفت...

1391/6/21 22:56
467 بازدید
اشتراک گذاری

سلام،سلام،سلام من برگشتم.راستی عیدتو مبارک.شما مسافرت نرفتین؟؟؟

وای مشهد چه قدر شلوغ بود،مخصوصا روز عید.با هزار بد بختی ئوتا اتاق نقلی پیدا کردیم.این رئیس هتله هی میگفت فردا جمع کنین این اتاق رزرو شده وقتی میومدیم پایین میگفت نه این یارو نمیاد میتونین بمونین خلاصه بیست هزار بار ما رو فرستاد بالا و پایین.کلافهکلافهکلافه

اینم عکسای آیسا جونم در دفعه اولی که مدیر هتل زابرامون کرده بود:

اینجا کلید در اتاقاقو برداشته بود میگفت این ملال منه(یعنی موبایل منه)بعد هی میزاشتش دم گوشش و هی مثلا با این و اون تلفنی حرف میزد:

اگه میخواین بقیه ماجرا رو بدونین باید بیاین تو...

اینجا هم موقع برگشته وقتی از رستوران اومده بودیم بیرون زیر لبشم ماستی بود:

اون موقع آیسا حسابی حس ژست گرفتن داشت و هی ژست میگرفت:

خب نظر یادتون نره ها من چشم انتظار نظراتونم...فعلا بایماچماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

خاله ساناز
31 مرداد 91 0:55
زیارت قبول باشه راستی منم دارم میرم مشهد آیسارو طرف من ببوس.:>
مرسی...به سلامتی...:>

سپیده
31 مرداد 91 14:47
سلام. با تشکر از رای شما.
مامان محمد و ساقی
2 شهریور 91 22:25
سلام عزیزم.زیارت قبول باشه.
عکس ها خیلی خیلی قشنگن.دستت درد نکنه.
سلام چه عجب از این ورا،مرسی...خواهش میکنم.

❤مامان آزی❤
3 شهریور 91 12:27
شما هم در مسابقه رویای زیبا شرکت کنید
شاید کوچولوی شما اینبار برنده ما باشه
حتما بیاید و بخونید شرایط و ثبت نام کنید
خوشحال میشیم




باشه عکس از آیسا از خالم بگیرم،میام ثبت نام مکنم...

اسما
3 شهریور 91 14:37
سلام خانومی...زیارت قبول...ایشالا که تو شهرمون بهت خوش گذشته باشه............کاش میشد از نزدیک ببینمتون
سلام چه عجب یادی از ما کردین،دلمون واست خییییییییییییییییییییییییییییییییییلی تنگ شده بود،آره منم خیلی دوست داشتم مخصوصا امیرو...هههههههههههههههههه...آره خوش گذشت ای کاش میشد بیشتر بمونیم...

یاسی خاله هیلدا
4 شهریور 91 0:41
عزیزم زیارتتون قبول .
ایسا خوشگله عکسات خیلی قشنگ بود.خیلی جیگری
مرسي عزيزم شما لظف دارينX: